با "خود" مهربان باشیم!
نحوه تربیت، فرهنگ ملاحظه کاری، حفظ احترام ، ترس از ایجاد کدورت در روابط ، نداشتن آموزش صحیح گفتمان و ابراز "خود" همیشه موانعی بوده که به نحوی ما را دچار خود سانسوری و اجبار به رفتار ، حرف یا اعمالی مخالف خواست و افکارمان کرده است. در نهایت عدم این رضایت درونی و مقبون شدن را به صورت ناخوداگاه در قالب استرس های درونی ، خود درگیری ، شکایت و گله به نزدیکترین اطرافیانمان بروز میدهیم . شاید با چند مثال منظورم را بهتر بیان کنم .
۱. رئیس یک اداره نزدیک پایان وقت اداری روز قبل از تعطیلات اخر هفته یک پوشه بزرگ پرونده را روی میز شما میگذارد و خواستار تحویل گرفتن آنها در عرض چند ساعت است. آیا سکوت میکنید و از سر اجبار و ناچاری ساعتی بیشتر میمانید و کار را تحویل میدهید ؟
۲. یکی از دوستان صمیمی شما از شهری دیگر خانه شما مهمان است و دوست دارد با همکارش ملاقات کند. به خاطر صمیمیتی که با شما دارد میخواهد شخصاً دوستش را دعوت کنید ولی شما تمایلی برای دعوت از دوست به هر دلیلی ندارید. آیا در رودروایسی قرار میگیرید و برای عدم رنجش و رسم مهمان نوازی به خواسته دوستتان سر مینهید ؟
۳. دوستی تابلوی نقاشی کار دستش را که برایش بسیار ارزشمند است برای هدیه به خانه شما می آورد تابلوی دیگری را بر میدارد و تابلو خودش را نصب میکند. آیا سکوت میکنید و برای رضایتش حرفی نمیزنید یا تابلو را گرفته و به نحوی که به احساساتش برنخورد تابلو را در جای دیگری آویزان میکنید؟
۴. اقوام همسر شما از راه دور به دیدن شما آمدهاند . کودکشان روی مبلها بالا پائین میدود. با تلفن خانه شما تماسهای ۱ ساعته بر قرار میکنند، و هنگام استراحت شما سر و صدایشان همسایه را هم به تاب می آورد. آیا باز به علت عدم رنجش آنها سکوت میکنید و به خیال مهمان حبیب خداست خشمتان را فرو میبرید و در خلوت به همسر خود اعتراض میکنید ؟
...
همه ما به نوعی در درجات مختلف درگیر چنین تعارفات، رو دروایسی و ملاحظات هستیم .و هر چه درون گراتر و ملاحظه کارتر باشیم فشاری که از بر آورده نشدن خواسته های درونی و ضایع شدن حقمان به ما وارد میشود بیشتر خواهد بود . به نوعی از رک گوی و رنجش و قضاوت دیگران می هراسیم . در حالی که یاد نگرفته ایم میتوان خواسته ها و نظراتمان را مطرح کنیم به نحوی که طرف نرنجد و شرایط ما را نیز درک کند. به عبارتی توانایی و مهارت بیان قاطعانه مخالفتمان را یاد نگرفته ایم.
در کشورهای خارجی این رو راست بودن و رک گویی و بیان خواستهها و درخواست حقوق شخصی و مخالفت با نظر مقابل علمی ست که از کودکی تحت عنوان assertiveness training به کودکان آموخته میشود . و تفاوت بین مخالفت تهاجمی با روش منطقی قاطعانه به انها قدم به قدم آموزش داده میشود.
اسرتیو بودن نیاز به تمرین و تجربه دارد و همیشه کار آسانی نیست . فاصله کمی بین خشونت ، اسرتیو بودن و کاملا منفعل بودن وجود دارد. قاطع بودن نیاز به یک اعتماد به نفس قوی و شناختن حق و حقوق خود دارد که در نهایت بحث نتیجه از" بازنده - برنده" به "برنده- برنده" تغییر مییابد. کسی که منفعل است همیشه سکوت میکند و در نهایت خودش را برای سکوت سرزنش میکند. کسی که مهاجمانه بر خورد میکند شاید به نتیجه مطلوبش دست یابد اما در نهایت افراد زیادی را از خود میرنجاند ولی اسرتیو بودن در حقیقت شما در حالی که خواستههای طرف را درک میکنید واحساس همدلی نشان میدهید خواسته خودتان را هم به طور جدی مطرح میکنید. چرا که بسیاری اوقات طرف مقابل شاید از آنچه که درون شما میگذرد خبر ندارد و سکوت را نشانی از تایید میداند. اسرتیو بودن بازی با کلمات و اینکه چه جملاتی را کی و به چه نحوی ادا کنیم تا بهترین نتیجه را بگیریم ست ،
مبحث assertiveness بسیار طولانی ست و اینکه در ایران آیا ترجمه کتاب یا کلاس های آموزشی در این زمینه وجود دارد یا خیر از آن بیخبرم.
به طور خلاصه و فهرست وار مهارتهایی که برای آموختن این روش باید تمرین شوند را در ادامه مطلب ذکر میکنم .
۱. ارزش نهادن به خود و حقوق شخصی :
- دانستن این که افکار. احساسات، خواسته ها و علایق شما به همان اندازه افکار و احساسات و خواسته های دیگران با ارزش و مهم هستند .
- حقوق خود را بشناسید و از آنها محافظت کنید.
- این حق شماست که با احترام و عزت در همه مواقع با شما رفتار شود
- از مدام معذرت خواهی در مقابل همه بپرهیزید.
۲.خواسته ها و نیازهای خود را بیان کنید تا براورده شوند.
- منتظر دیگران نباشید تا نیازهای شما را تشخیص دهند چرا که گاهی مجبورید برای همیشه منتظر باشید.
- برای اینکه شما بتوانید تمام پتانسیلهای خود را به کار بگیرید نیاز دارید نیازهایتان شنیده و اجابت شوند.
- راههایی را انتخاب کنید که تضاد یا منافاتی با براورده شدن نیازهای دیگران نداشته باشند.
۳. بدانید که انسانها مسئول رفتار خود هستند
-در مقابل کلام محکم و بیان خواسته شما عکس العمل ها متفاوت خواهد بود. شما مسئول نحوه واکنش طرف مقابل مثل خشم یا ناخشنودیش نیستید. شما فقط رفتار خودتان را میتوانید کنترل کنید .
- تا زمانی که شما به نیازها و حقوق دیگران دست اندازی نکرده اید حق دارید که هر چه دوست دارید بگویید یا انجام دهید.
۴. افکار منفی یا احساسات خود را با نحوی مثبت بروز دهید .
- شما اجازه دارید عصبانی شوید ولی همیشه به طرف مقابل احترام بگذارید.
- هر آنچه که در فکر شماست را بیان کنید ولی به نحوی که احساسات طرف مقابلتان را نیز در نظر بگیرید.
-احساسات خود را کنترل کنید.
-برای احقاق حقوق خود در مقابل کسانی که به شما تهاجم میکنند بایستید،
۵. انتقاد و پیشنهادات را با دید مثبت نگاه کنید.
۶. " نه " گفتن را زمانی که نیاز است بیاموزید و از گفتن آن نترسید .
- محدوده تواناییهای خود را بشناسید و جایی که حس میکنید از شما سوء استفاده میشود قد علم کنید.
- شما نمیتوانید همه کاری انجام دهید و همه را راضی نگه دارید.
- راهی را انتخاب کنید که حق شماست.
-راه حل هایی را ارائه دهید که نتیجه برای هر ۲ طرف حالت برنده داشته باشد.
بعد از آموزش این مهارتهای شخصی نحوه گفتار و به کار بردن کلمات و جملات تمرین میشود. به کار بردن عباراتی چون "من میخواهم... من احساس میکنم،،، من میدانم... من نیاز دارم و با عبارت "من" خود را مسئول احساس خود معرفی میکنید و سپس به بیان مستقیم خواسته و انتظار خود پرداخته و در نهایت با ارئه راه حل گفتگو را به طرف دیگر منتقل میکنید. در این کلاسها انتخاب زمان و مکان مناسب ، نحوه تن صدا، تماس مستقیم چشمی، حرکت دستها و چهره همگی برای نتیجه خوب مهم هستند. چند مثال :
-من کاملا متوجهم پرونده ها باید تکمیل شوند ولی من برای تعطیلات آخر هفته برنامه ریزی کرده ام آیا امکان دارد تحویل کار تا روز اول هفته به تعویق بیفتد؟
- یا فردی که همسرش دیر سر سفره حاضر میشود : من از این که همیشه دیر میکنی ناراحت هستم چرا که وقت و انرژی زیادی را برای تهیه غذای خوب صرف میکنم ولی غذا همیشه سرد و از دهن می افتد.
- من باید جای تابلو را سر فرصت مناسب با دکوراسیون خانه هماهنگ کنم هر چند آن جا هم خوب است ولی چشمان من به آن تابلو در آن مکان عادت کرده اند،
با این نحو گفتگو شاید در همه موارد۱۰۰ ٪ نتوانیم به تمام خواسته خود برسیم ولی به طور شگفت انگیزی از جوابی که خواهیم گرفت متعجب خواهیم شد. حداقل با بیان خود و نیازهایمان ، با خودمان مهربان بوده ایم و خود را سرزنش نمیکنیم.
احساس میکنم به شدت به این نوع کلاسها و آموزش ها و تمریناتش نیازمندم ...