سفرنامه پراگ ۱
یکی از آشنایان آبجی خانم ساکن پراگ بود. آقای محترم، فرهنگی و باسواد با خانواده ای هنرمند و شناخته شده در ایران که خودش هم سردبیر رادیو فردا بود. پسر عموی پدرش پدر حقوق ایران ،عمویش نویسنده و استاد تاریخ ادبیات دانشگاه آکسفورد، برادرانش یکی نقاش رئالیست و دیگری صاحب سبک سورنالیسم و پرتره . تا خبر شد به پراگ میرویم بدون اینکه ما را دیده باشد تماس گرفت و مارا به خانه اش دعوت کرد. رفتن به خانه کسی که زیاد آشنایی نداشتم کمی برایم سخت بود. شاید هم زیاد اجتماعی نیستم.با اینحال ترجیح میدادم با حالی که دارم به هتل برویم و بیرون رفتن و خوابیدن و بیدارشدنم طبق هیچ قید و بندی نباشد.
لیستی از هتلها در مرکز old town که نزدیک بسیاری از مراکز دیدنی و تاریخی شهر بود تهیه کرد
و برایم فرستاد. از هتل Rott برای ۳ شب اتاق به قیمت ۱۹۰۲۰ کرون رزرو کردم.
رقمها آنچنان نجومی بود که گاهی دلار را با کرون قاطی میکردم. ریاضی من هم در حد کلاس سوم دبستان و پاشا مدام برایم حساب و کتاب میکرد. جریان محاسبات تا آخر سفر پراگ ادامه داشت.



